کوچینگ در مدیریت
کوچینگ در مدیریت
کوچینگ در مدیریت چه نقشی دارد؟ بسیاری از مدیران به خوبی نحوه برخورد با کارکنان خود را نمی دانند و در چالش ها و بحران های به وجود آمده بهترین راهکارهای ممکن را انتخاب نمی کنند. از همین رو در بسیاری از مواقع ما شاهد این بوده ایم که کارکنان یک مجموعه به دلیل مدیریت ضعیف از کار خود استعفا داده اند.
در واقع این پرسنل کسانی بوده اند که با کلی امید و آرزوهای شغلی بزرگ به یک مجموعه وارد شده اند، اما در نهایت به دلیل اینکه مدیریت مجموعه هم در موارد کاری و هم در موارد برخورد با نیروی های انسانی ضعیف عمل کرده است پرسنل یا پتانسیل های خود را از دست داده و یا انگیزه های خود را از دست داده و در نهایت مجبور به استعفا شده اند.
کوچینگ مدیریت برای چه کسب و کارهایی مناسب است؟
باید بدانید که کوچینگ در مدیریت به شما به عنوان یک مدیر کمک می کند که بتوانید ارتباط بهتری را پرسنل کاری خود برقرار کنید. بتوانید پتانسیل های فردی و توانایی های گروهی افراد را شناسایی کنید و به بهترین شکل ممکن افراد را مسیر موفقیتی قرار دهید که در نهایت برای تجارت شما سودآور است.
اینکه شما مدیر چه مجموعه ای هستید و چه تعداد نیرو دارید چندان اهمیتی ندارد. شما باید بتوانید به خوبی نیروهای خود را مدیریت کنید. حتی اگر مسئول بخشی هستید که یک نیرو زیر نظر شما و تحت رهبری شما فعالیت می کند شما به کوچینگ مدیریت نیاز دارید تا بتوانید به خوبی با او ارتباط برقرار کنید.
در نهایت شما به عنوان صاحب یک کسب و کار نیاز دارید که افراد مجموعه شما بالاترین راندمان و بازدهی کاری را داشته باشند. چرا که تنها در این صورت شما می توانید به اهدافی که برای کار خود مشخص کرده اید دست پیدا کنید.
اینکه شما صاحب یک فروشگاه ساده هستید که تنها چند پرسنل دارید و یا اینکه شما صاحب یک مجموعه با پنجاه پرسنل هستید برای شما فرقی نمی کند. شما مانند کسی که دارای یک سازمان بزرگ با صدها کارمند می باشد باید بتوانید از پرسنل بازدهی بالایی را بگیرید تا بتوانید درآمد خود را افزایش دهید و این کار با کوچینگ در مدیریت. ممکن است.
کوچینگ از مدیریت و حتی از رهبری بسیار برتر است
شاید در گذشته مدیریت تعریفی دیگر داشت و ریاست به مذاق بسیاری از کارکنان زیر دست خوش نمی آمد، به همین دلیل برای ایجاد تحول در این حوزه رهبری جای مدیریت را گرفت. اما امروزه از یک مدیر کسب و کار انتظار می رود که کارکنان خود را کوچ کند، دیگر مدیریت کردن و یا رهبری کردن چندان مورد توجه نمی باشد.
این جا است که ما از اهمیت کوچینگ در مدیریت مطلع می شویم. شما اگر به جای رهبری کردن و یا مدیریت کردن به سراغ کوچینگ پرسنل خود بروید می توانید تحول بسیار بزرگی را ایجاد کنید و این می تواند برای شما نتایج بسیار بهتری را به همراه داشته باشد.
کوچینگ در مدیریت در واقع یک نوع و یک سبک متفاوت از رهبری و مدیریت می باشد که در آن ما با دستور دادن و کنترل کردن پرسنل روبرو نیستیم. زمانی که کوچینگ در یک سازمان جای مدیریت را می گیرد ما شاهد تغییرات بسیار گسترده ای در مدیریت می شویم. در واقع سه اصل مهم در مدیریت بعد از روی کار آمدن کوچینگ در سازمان تغییر می کند و این سه اصل عبارت اند از:
- مدیریت بعد از اینکه کوچینگ به سازمان او وارد می شود دیگر دست به قضاوت نمی زند، بلکه سعی می کند بازخوردهای واقع گرایانه را ارائه دهد.
- مدیران در این شرایط دیگر مدام حرف نمی زنند بلکه سعی می کنند بیشتر گوش دهند.
- کوچینگ در مدیریت موجب می شود که مدیران بیشتر از آن که دستور دهند از پرسنل خود سوال می کنند.
مزایای کوچینگ در مدیریت
وقتی که کوچینگ در مدیریت را به جای رهبری کردن و دستور دادن در دستور کار خود قرار دهید می توانید مزایای زیادی را تجربه کنید. این مزایا موجب می شود که شما بتوانید به کوچینگ و نقشی که در مدیریت دارد بیشتر فکر کنید و به عنوان یک مدیر شیوه های سنتی مدیریت را فراموش کرده و به روش های نوین مدیریت روی آورید. به همین دلیل ما در این بخش قصد داریم برخی از مهمترین مزایای روی کار آمدن کوچینگ در یک سازمان را به شما معرفی کنیم که عبارت اند از:
- کوچینگ در مدیریت رشد حرفه ای یک مجموعه را از طریق گرفتن پشتیبانی و بازخوردهای مداوم می تواند قطعی کند.
- وقتی شما به جای مدیریت کوچ میکنید میتوانید توازن بهتری را میان کار و زندگی پرسنل خود ایجاد کنید و این می تواند میزان رضایتمندی و بازدهی پرسنل را افزایش دهد.
- مدیران می توانند به واسطه کوچینگ مدیریت نقاط قوت و ضعف خود را به خوبی شناسایی کنند و بر اساس آن تصمیم گیری کنند.
- با کوچینگ در مدیریت معمولا مدیران می توانند سطح نقاط قوت خود را افزایش دهند که این امر می تواند موجب بهبود عملکرد سازمان شما شود.
- مدیریت برای پیشبرد یک مجموعه به برخی از مهارت های ضروری نیاز دارد که شما می توانید با استفاده از تکنیک هایی که در کوچینگ می آموزید این مهارت را یاد گرفته و در مدیریت خود به کار بگیرید.
- کارکنان در این شرایط با تغییراتی مثبت و پایدار روبرو می شوند. این تغییرات در نهایت موجب می شود که پرسنل در محیط کار خود و در ارتباط با مدیریت خود احساس رضایت بیشتری داشته باشند.
نقش کوچینگ در مدیریت
کوچینگ در مدیریت می تواند به مدیران کمک کند که مجموعه خود را با آگاهی بیشتری در مسیر موفقیت قرار دهند. به همین دلیل ما باید به نقش مهمی که کوچینگ در سازمان شما ایفا می کند اشاره کنیم. در بخش قبلی شما متوجه مزایای کاربردی کوچینگ شدید و در این بخش ما قصد داریم شما را با نقش مهم کوچینگ در سازمان شما و همچنین تاثیراتی که در سازمان شما می گذارد و تغییراتی که در سازمان شما به وجود می آورد آشنا کنیم.
مهمترین تاثیراتی که شما با کوچینگ در کسب و کار خود شاهد آن خواهید بود عبارت اند از:
- کوچینگ در مدیریت موجب می شود که میزان اعتماد به نفس در محیط کار میان پرسنل و همچنین مدیران در همه سطوح افزایش پیدا کند.
- کوچینگ موجب می شود که مدیران بتوانند به خوبی تکنیک های انگیزه دادن به کارکنان خود را شناسایی کرده، بیاموزند و این تکنیک ها را درست در مواقع مورد نیاز به کار ببرند تا پرسنل همیشه از نظر انگیزشی در بالاترین سطح ممکن باشند.
- مهارت های توسعه محور به کمک کوچینگ می تواند به راحتی ارتقا پیدا کند و این امر موجب پیشرفت سازمان می شود.
- در هر سازمانی معمولا بحران ها، چالش ها و مشکلات زیادی می تواند در دوره های مختلف در زمینه های مختلف به وجود آید. این بحران ها باید در سریع ترین زمان ممکن و با بهترین تکنیک های ممکن مدیریت شده و برطرف شوند. کوچینگ در مدیریت به شما کمک می کند که بتوانید در صورت بروز این چالش ها و بحران ها، به خوبی بهترین راهکارهای مقابله را شناسایی کرده و در کمترین زمان ممکن این تکنیک ها را به کار ببرید. در این صورت به راحتی می توانید بحران های به وجود آمده را مدیریت نمایید.
- در نهایت شما به کمک تکنیک هایی که در کوچینگ می آموزید می توانید شرایطی را فراهم کنید که پرسنل شما با بهبود در عملکرد کاری خود روبرو باشند. این آخرین خواسته شما و در واقع هدف نهایی شما می باشد. چرا که در صورت بهبود عملکرد پرسنل شما مجموعه ای موفق را خواهید داشت که با سرعت مناسب به سمت اهداف تعریف شده حرکت می کند.
سخن پایانی
کوچینگ در مدیریت می تواند موجب شود سازمانی از شرایط فعلی خود به خوبی آگاه شود، نقاط ضعف و قوت مدیران آن سازمان شناسایی شود و ارتباط میان مدیران و پرسنل بهبود پیدا کند و در نهایت موجب افزایش راندمان کاری شود.
