حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟

حمایت و مقاومت، نواحی قیمتی خاصی در نمودار هستند که با ابزارهای متفاوتی در نمودار شناسایی می شوند. این نواحی از مهمترین بخش های تحلیل تکنیکال هستند که در پیشبرد استراتژی معاملاتی تحلیلگران بازار نقش بسزایی بازی می کنند. قیمت با رسیدن به این نواحی واکنش داده و برمی گردد و یا اگر قدرت کافی داشته باشد، آنها را میشکند و به مسیر خود ادامه می دهد.

تحلیل تکنیکال یکی از سه ستون اصلی تحلیل در بازارهای مالی است. فرقی نمی کند در کدام بازار فعالیت دارید، بازار بورس، بازار فارکس یا بازار ارزهای دیجیتال، اصول اولیه و کلی تکنیکالی در تمامی بازارها یکسان است. اگر خوب به این تحلیل تسلط داشته باشید، چشم بسته می توانید هر بازاری را تنها با نگاه کردن به نمودارهای قیمتی اش تحلیل کنید.

یکی از مهم ترین و اصلی ترین بخش های این تحلیل، تشخیص خطوط حمایت و مقاومت و تحلیل آنهاست. اگر خوب و اصولی به این موضوع تسلط پیدا کنید، تحلیل اکثر موقعیت های بازار برایتان مثل آب خوردن خواهد بود. مخصوصاً اگر بازارهای ساده تری چون بازار بورس ایران پیش رویتان باشد.

اما نگران سختی ماجرا نباشید. با کمی تسلط براحتی این خطوط را در بازارهای مالی جهانی هم تشخیص خواهید داد. در این مقاله با ما همراه باشید تا هر آنچه که به تشخیص این خطوط در بازار مربوط است، برایتان شرح دهیم.

حمایت و مقاومت (Support and Resistance)

چیزی که باعث حرکت یک بازار و شکل گیری الگوهای متعدد قیمتی در بازار می شود، تقاضای خریداران، عرضه فروشندگان و به طور کلی تصمیمات معامله گران در یک بازار مالی است. الگوهای قیمتی در بازار، سطوح متفاوتی را شکل می دهند که با بررسی آنها می تواند جهت فشار عرضه یا تقاضا را تشخیص داده و با تحلیل این خطوط یا نواحی و مقایسه آنها با گذشته بازار اتفاقات احتمالیِ آینده ی قیمت را پیش بینی کرد.

یکی از این سطوح مهم، حمایت ها و مقاومت های بازار هستند که در واقع فشار تقاضا و یا عرضه را در نمودار به ما نشان خواهند داد. تشخیص، تعیین و تحلیل این خطوط در نمودار یکی از اصلی ترین مباحث دانش گسترده تحلیل تکنیکال به حساب می آید.

تعریف دیگر حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

فشار خریداران قیمت‌­ها را به سمت بالا و فشار فروشندگان قیمت­‌ها را به سمت پایین سوق می‌دهد که این امر اشاره به سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارد. هرگاه قیمت­‌ها افزایش می‌یابد، خریداران کنترل قیمت را به دست گرفته اند و زمانی که کاهش پیدا می‌کند، فروشندگان بر بازار مسلط شده اند. در واقع داد و ستد قیمت­‌ها را تغییر می‌دهد و در نهایت جهت حرکت قیمت­‌ها برنده نبرد را مشخص می‌کند.

خریداران به دنبال بالا کشیدن قیمت و فروشندگان به دنبال پایین کشیدن قیمت هستند. سمت و سوی جابه جایی قیمت نشان می­‌دهد که کدام گروه برنده نبرد بوده است. زمانی که خریداران تمایل به خرید دارند قیمت‌ها رو به افزایش و زمانی که فروشندگان قصد فروش داشته باشند قیمت‌ها رو به کاهش می‌گذارد؛ بنابراین قیمت‌­ها در یک داد و ستد توسط تقاضا کنندگان و عرضه کنندگان مشخص می­‌شوند.

در واقع در نمودارها نقاط مهمی که به پیوت پوینت مشهور هستند، شکل می گیرند که می توانند روند کوتاه مدت یا بلند مدت قیمت را تغییر دهند. از اتصال این نقاط به هم خطوط مهمی به نام خطوط حمایت و مقاومت پدید می آید. با این توضیح ساده شاید این مفاهیم در نگاه اول به نظرتان بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر بیایند، اما اینطور نیست و گاهاً تشخیص این خطوط در بازار بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که فکرش را می کردید، زیرا همیشه ساختارهای یکسان و ساده ای ندارند.

عوامل بنیادی حمایت و مقاومت

عوامل و اخبار زیادی در بازار می توانند باعث افت یا افزایش قیمت یک سهم شوند. وقتی قیمت به حدی پایین بیاید که از دید اهالی بازار، قیمت بسیار مناسبی برای خرید داشته باشد، فشار تقاضا به ناگاه افزایش می یابد و قیمت سهم به نوعی در آن نقطه حمایت می شود و دیگر از آن میزان پایین تر نمی رود. برعکس این قضیه نیز صادق است.

وقتی قیمت به حدی بالا می رود که از دید فروشندگان بسیار ایده آل است و امکان دارد از آن سطح مثلاً بالاتر نرود، عرضه های فروشندگان افزایش یافته و مقاومتی در مقابل افزایش قیمت سهم ایجاد می شود. ممکن است اخبار مختلفی چون سود و ضررهای شرکت، صورت های مالی، اخبار بین المللی و داخلی، سیاست و هزاران چیز دیگر روی شکل گیری این خطوط تاثیر بگذراند.

روش شناسایی نقاط حمایت و مقاومت چیست؟

برای شناسایی این خطوط روش های زیادی وجود دارد. این سطوح کلیدی را می توان با خطوط روندِ تحلیل تکنیکال شناسایی کرد. اما برخی دیگر از معامله گران معتقدند بهتر است از نقاط محوری (pivot points) برای رسم آنها بهره گرفت. اینها روش های ساده شناسایی آنهاست ولی روش های پیچیده تر که نیاز به محاسبه و ابزار دارند نیز وجود دارد. شناسایی درست این سطوح، کلید موفقیت در تحلیل های بازار است.

خط حمایت چیست؟

نقاطی است که در آنها میزان تقاضای خریداران بیشتر از عرضه فروشندگان است و به نوعی می توان گفت قدرت خریدار به فروشنده می چربد. در این نقاط تمایل خریداران برای خرید سهم در آن قیمت افزایش چشمگیری پیدا کرده و قیمت را بسیار ایده آل می بینند. در نتیجه به علت حجم بالای تقاضا، به نوعی سد محکمی پشت یا زیر قیمت ایجاد می شود که از افت بیشتر آن جلوگیری میکند.

خط مقاومت چیست؟

نقاطی است که در آنها میزان عرضه نسبت به تقاضا افزایش یافته و قدرت فروشنده از خریدار زیادتر می شود. در نتیجه مانعی برای افزایش قیمت محسوب شده و باعث کاهش قیمت از این نواحی می گردد.

چگونگی ایجاد سطوح حمایت و مقاومت

شاید در نگاه اول فکر کنید که این خطوط خودسرانه در بازار ایجاد می شوند، اما اینطور نیست. تشکیل این خطوط کاملاً بر اساس احساسات (Market sentiment) معامله گران و روانشناسی بازار است. عواطف و رفتار انسانی کلید اصلی همه چیز در بازار است. ترس، طمع و غریزه گله اصطلاحاتی هستند که در بحث روانشناسی بازارهای مالی بسیار مطرح می شوند.

این به معنی آنست که احساسات انسانها در اقدامات قیمتی بازار نقش بسزایی دارد و جدولی زمانی از خوش بینی ها و بدبینی های آنهاست. همچنین نشان می دهد که فعالان بازار در برابر تغییر انتظارات آینده چگونه واکنش نشان می دهند. مثلاً وقتی قیمت پایین می آید از روی حرص شروع به خرید سهام بیشتر و اضافه کردن آن به سبد خود می کنند، چون فکر می کنند ممکن است این فرصت قیمتی طلایی را از دست دهند.

حمایت ها و مقاومت ها به همین ترتیب به وجود می آیند. اعداد روند نمونه واضح دیگری از این انتظارات احساسی معامله گران است، چون به راحتی به خاطر سپرده می شوند. یا اوج های قیمتی تاریخیِ بازار در گذشته که توجه زیادی را در زمان وقوع به خود جلب کرده بودند و به پیش بینی های آینده ی اهالی بازار دامن می زنند.

شکست سطوح حمایت و مقاومت

شکست سطوح حمایت و مقاومت به دلایل و به اشکال متفاوتی صورت می گیرد که تشخیصِ درست آنها بسیار مهم است، زیرا می تواند باعث گمراهی افراد در روند تحلیل شده و به علت تصمیم گیریِ اشتباه سرمایه آنها را به خطر بیاندازد. پس بهتر است انواع آن را به درستی شناخته و در تشخیص هر یک از آنها دقت لازم و کافی را به خرج دهیم تا یک وقت یک شکست کاذب را با یک شکست معتبر اشتباه نگیریم. شدت و حجم معاملات نقش کلیدی در این امر بازی می کند.

علل شکست سطوح چیست ؟

شکست این سطوح علل بسیار متفاوتی داشته و تحت تاثیر عوامل بنیادی مختلفی است، از جمله: تغییرات EPS یک سهم، حوادث غیر مترقبه اجتماعی و یا جهانی، تغییرات اقتصادی، خبرهای مهم در مورد سهم یا اخبار بیرونی مرتبط، سیاست های داخلی و بین المللی یک دولت و صدها عامل مرتبط دیگر. که همگی نهایتاً با انتظارات اهالی بازار و سرمایه گذاران مستقیماً گره خورده و یکی از حرکات و تصمیم های روانشناختی و سنتیمنتال (احساسی) بازار محسوب میشود. که به صورت ذیل دسته بندی میشوند:

• شکست فیک (کاذب)
• شکست معتبر در حمایت
• شکست کاذب در حمایت
• شکست معتبر در خط مقاومت
• شکست کاذب در خط مقاومت

مثال بسیار ساده این مسئله این است که طبق فکر و انتظار سرمایه گذار، با تغییر سیاسی X، سهم Y امکان ریزش پیدا می کند، در نتیجه از روی احساسِ ترس اقدام به فروش سهم می کند. البته در نقاط مذکور، این احساس مشترک به تعداد بسیار زیادی از خریداران یا فروشندگان به طور همزمان دست می دهد که نهایتاً موجب افزایش حجم معاملات و شکست یک سطح می شود.

شکست فیک (کاذب)

در بررسی سطوح کلیدی مقاومت و حمایت در نمودار، شکسته شدن یا نشدن آنها بسیار برای ما اهمیت داشته و نقش اساسی در تحلیل ها و استراتژی های معاملاتی ما دارد. گاهی اوقات این خطوط می توانند با شکست خود ما را گمراه کنند. ما فکر می کنیم که آن مقاومت یا فلان حمایت شکسته شده، در نتیجه موضع خود را تغییر داده و پوزیشن مرتبط با سطوح جدید را میگیریم. اما ناگهان قیمت دوباره به روند سابق خود باز می گردد.

انگار نه انگار که اصلاً شکستی رخ داده بود. برای تشخیص درست این مورد حتماً باید منتظر سیگنال های تکمیلی در نمودار قیمتی سهم باشیم. یک شکست کاذب گاهاً می تواند نشانه ای از یک شکست قریب الوقوع در جهت مخالف باشد.

شکست معتبر در حمایت

شکست معتبر زمانی است که قیمت از ناحیه حمایت عبور کرده و یک کندل کامل پایین تر از خط حمایت و آخرین کندل تشکیل دهد. گاهی اوقات پس از شکست سطح، قیمت تمایل زیادی دارد که پولبک زده و به قیمت قبلی برسد. اما موفق نمی شود و با برخورد با خط مقاومت (همان حمایت قبلی که اکنون تغییر نقش داده است) به روند نزولی خود ادامه می دهد. پولبک نیز در اینجا یکی از سیگنال های ورود به معامله فروش برای ما است.

شکست کاذب در حمایت

بخشی از کندل یا سایه آن تا زیر خط حمایت رفته و یا یک کندل کوچک در پایین خط حمایت اما نه پایین تر از آخرین کندل، تشکیل می شود. دیری نمی پاید که قیمت دوباره به بالای خط حمایت رفته و تحت تاثیر قدرت این خط به سمت بالا حرکت می کند.

شکست معتبر در خط مقاومت

شکست معتبر در مقاومت زمانی اتفاق می افتد که پس از شکست، یک کندل مستقل کاملاً در بالای خط مقاومت و آخرین کندل تشکیل شود. ممکن است پولبکی در نمودار اتفاق بیفتد که با برخورد با خط حمایت جدید (همان خط مقاومت سابق) دوباره برگشته و روند صعودی را ادامه دهد.

شکست کاذب در خط مقاومت

بخشی از کندل یا سایه آن تا بالای خط مقاومت رفته و یا یک کندل کوچک در موازات همان کندل آخر یا در هم پوشانی با آن در بالای خط مقاومت تشکیل می شود، اما دیری نمی پاید که قیمت دوباره به زیر خط مقاومت برگشته و تحت تاثیر قدرت این خط به سمت پایین حرکت خود را ادامه می دهد.

حمایت و مقاومت در بازار فارکس

بازار فارکس نیز همانند دیگر بازارهای مالی تغییرات قیمت را در قالب یک نمودار منسجم به معامله گران خود نشان می دهد. اصول تحلیل تکنیکال در این بازار هم یکسان است اما به این علت که بازار از عمق بیشتری برخوردار بوده و در سطح جهانی، معامله گران بیشماری در آن فعال هستند، عمق بازار به مراتب بیشتر از بازاری مثل بورس ایران است.

هر چه عمق بازار بیشتر باشد، در نتیجه تغییرات قیمت نیز سریعتر و در اغلب مواقع با نوسانات شدیدتری رخ می دهد. اگر سرمایه فرد اندک باشد، معاملات طولانی مدت در این بازار به علت نوسانات شدیدی که وجود دارد، می تواند کل موجودی پول و سرمایه فرد را نابود کند. مخصوصاً اگر آن فرد یک تازه وارد باشد. تشخیص نقاط (پیوت ها) و خطوط حمایت و مقاومت در این بازار بسیار با اهمیت بوده و کمک شایانی در معاملات کوتاه مدت، میان مدت و حتی بلند مدت فرد می کند.

این خطوط گاهاً ساده و با چشم قابل تشخیص هستند و گاهاً نیز نیاز به یک سری فرمول یا ابزارهای معاملاتی پیچیده تری دارند. اصطلاح اینکه “پایین بخر، بالا بفروش”، در این بازار نیز صدق کرده و معروف است. استفاده از نقاط و سطوح کلیدی در فارکس، یکی از رازهای اصلیِ موفقیتِ معامله گران در این بازار بوده و به آنها در مدیریت معاملاتشان کمک شایانی می کند.

تایم فریم ها (Timeframe) در حمایت و مقاومت

بین خطوط حمایت و مقاومت، به عنوان سطوح کلیدی نمودار و تایم فریم ها ارتباط مهم و معناداری وجود دارد. این سطوح کلیدی در تایم فریم های متفاوت، وضعیت های متفاوتی دارند و ارزش و اعتبار آنها بیشتر به ما اثبات می شود. بهترین تایم فریم برای یک معامله، تایم فریم روزانه یا چهار ساعته است. البته اگر هدف شما از معاملات، معاملات کوتاه مدت یا نوسان گیری است می توانید به تایم فریم های خیلی پایین تر هم مراجعه کنید و سطوح کلیدی را در آنها مشخص کنید. هر چه سطوح کلیدی ما در تایم فریم بالاتری تشخیص داده شوند، از قدرت و اعتبار بیشتری برخوردارند.

مثلاً برای ورود به معامله از یک تایم فریم چهار ساعته، سطوح مزبور را در این تایم فریم مشخص می کنیم. سپس حتماً یک تایم فریم بالاتر، یعنی تایم فریم روزانه را نیز چک می کنیم. اگر مقاومت و حمایت در تایم فریم روزانه نیز تشخیص داده شدند، برای ما از اعتبار بالاتری برخوردار هستند و بهتر می توانیم برای تصمیم گیری هایمان به آنها تکیه کنیم.

همچنین یک تایم فریم پایین تر، یعنی تایم فریم 1 ساعته را که در مبحث پرایس اکشن بسیار مهم است را نیز بررسی می کنیم. زیرا تغییرات را زودتر از موعد به ما نشان خواهند داد و در تنظیم و رسم دقیق تر سطوح کلیدی کمک شایانی به ما خواهد کرد. تعیین و شناسایی این سطوح در تایم فریم های مختلف و اینکه بفهمید در کدام بازه زمانیِ نمودار این حمایت و مقاومت معتبرترند، وظیفه شخص شماست.

درک اهمیت زیاد تایم فریم ها در تشخیص و شناسایی سطوح حمایت و مقاومت بسیار مهم است.

استراتژی های معاملاتی حمایت و مقاومت

حال با تمام آنچه در مورد این خطوط، نحوه شکل گیری و شکست آنها یاد گرفتیم، این سوال برای ما مطرح می شود که بعد از تشخیص و تعیین این خطوط چگونه از آنها در استراتژی های معاملاتی خود استفاده کنیم؟ حمایت ها و مقاومت ها در واقع سیگنال هایی مهم برای ورود، خروج یا به طور کلی مدیریت یک معامله محسوب میشوند.

استراتژی های متفاوتی وجود دارد که می توانید آنها را بکار ببندید. ساده ترین روش، روش اول این است که پس از ترسیم خطوط کلاسیک افقی، نزولی یا صعودی در نمودار، منتظر بمانید تا قیمت به این سطوح برخورد کند، اگر خطوط شکسته نشدند، بعد از آن به تناسب نوع سطح، وارد معامله خرید یا فروش می شوید.

روش دوم مربوط به وقتی است که قیمت به این سطوح برخورد کرده و آنها را می شکند. در این صورت منتظر پولبک و تایید پروسه شکست می شویم. سپس از خط مقاومت شکسته شده به عنوان خط حمایت جدید و از خطر حمایت شکسته شده به عنوان خط مقاومت جدید استفاده می کنیم.

پیوت پوینت ها و ترازهای فیبوناچی اصلاحی نیز یکی از قدرتمندترین ابزارهایی هستند که می توانند به تحلیلگران تکنیکالی کمک کنند تا با توجه به شکست یا برگشت قیمت، پوزیشن های مناسب خرید یا فروش بگیرند. زیرا در اکثر مواقع قیمت در زمان برخورد با ترازهای اصلی، برگشت های اساسی می کنند.

نواحی حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت یک تک خط مشخص و یا یک نقطه کاملاً مشخص نیست. اگر قرار بود اینطور باشد، هر معامله گری در جهان براحتی آنها را تشخیص داده و به سادگی از آنها در معاملات خود بهره می برد. این خطوط را یک ناحیه (zone) باید حساب کرد. زیرا به قیمت های کمی پایین تر یا بالاتر از قیمت اصلی نیز می تواند واکنش دهد. در واقع روند قیمت وقتی به این نواحی نزدیک می شود به آنها واکنش نشان داده، یا از آنها برمیگردد یا اینکه آنها را شکسته و از آنها عبور می کند.

گاهی اوقات با چندین ابزار مختلف، خطوط حمایت و مقاومت متفاوتی را در یک نمودار پیدا می کنیم. در این صورت آن مناطقی که این خطوط آنجا با هم همپوشانی دارند، یک سری نواحی مهم و قدرتمندتر حمایتی یا مقاومتی محسوب میشود که قیمت به آن نواحی واکنش بارزتری نشان می دهد. مثلاٌ همپوشانی چند تراز فیبوناچی اصلاحی با هم.

تشخیص درست این نواحی بسیار اهمیت دارد تا به معامله گر کمک کنند از این نواحی به نفع خود استفاده کرده و معاملات خود را مدیریت کنند.

انواع مختلف خطوط حمایتی و مقاومتی

علاوه بر خطوط استاتیک حمایت و مقاومت افقی، انواع متفاوت دیگری نیز وجود دارند، که برخی به سادگی با چشم قابل تشخیص اند و برخی دیگر نیاز به محاسبات و یا استفاده از اندیکاتورهای متفاوت دارند. هر کدام از این روش ها، حمایت و مقاومت هایی از منظرهای متفاوت به ما می دهند که نتایج ارزشمندی برای تحلیل های ما به حساب آمده و به طور شگرفی کمک حال ما خواهند بود. چند مورد از آنها را در زیر با هم مرور می کنیم:

• اعداد گرد: اعداد گرد یا همان اعداد روند بازار (Round numbers)، اعدادی هستند که طبق یک سری پارامترهای روانشناسی در ذهن اهالی بازار نقش های بالقوه ای را به خود می گیرند و معاملات خرید و فروش زیادی در آنها صورت می گیرد. این حجم معاملات بالا، باعث ایجاد سطوح حمایت و یا مقاومت در این قیمت ها می شود. مثلاً اعداد روند 50 دلار یا 100 دلار و یا هر عدد روند مشابه دیگری.
• روند بازار: خطوط حمایت و مقاومت روندی بازار (Trendline S&P)، خطوطی هستند که یا به صورت منفرد و یا با هم و به صورت کانال، در روندهای صعودی و یا نزولی شکل می گیرند. شکل گیری این سطوح کلیدی باعث میشود که قیمت از آن حدود پایین تر یا بالاتر نرود و یا در حیطه کانال در نوسان کند.
• سطوح فیبوناچی: سطوح فیبوناچی یا همان (Fibonacci S&R) در واقع سطوحی هستند که به سطوح بازگشتی قیمت در اصلاحات نیز معروف اند. معمولاً قیمت با برخورد به این سطوح (نه در تمام موارد) تغییر مسیر می دهد و برمیگیرد. حال این برگشت می تواند کوتاه مدت باشد یا در موارد خاص تر باعث تغییر روند کلی شود.
• شاخص ها: یکی دیگر از روش های شناسایی این خطوط، استفاده از شاخص های حمایت و مقاومت یا همان (Indicator S&R) است. برای مثال استفاده از شاخص میانگین متحرک 200 روزه که یکی از مهم ترین سطوح حمایت یا مقاومتی است و بسیار در بازار مهم است. یا استفاده از شاخص هایی که ما را در پیدا کردن پیوت ها (نقاط حمایتی و یا مقاومتی) کمک می کنند. این پیوت ها می توانند نقاط مهمی برای بازگشت قیمت باشند

اینها چند نمونه کوچک اما مهم از روش های شناسایی این سطوح کلیدی بودند. بدیهی است که روش های متفاوت تری نیز وجود دارند که نیازمند تحقیقات و مطالعات عمیق تری می باشند.

خطوط حمایت و مقاومت افقی

این نوع خطوط، ساده ترین و کلاسیک ترین نوع خطوط حمایت و مقاومت هستند که در اکثر مواقع تازه کارهای بازار هم مثل آب خوردن آنها را تشخیص می دهند. به شکل افقی ترسیم می شوند (مطابق شکل بالا) و کاملاً مماس با دره ها یا قله های نمودار هستند.

در صورتی که موازی با هم باشند، یک کانال تشکیل می دهند که قیمت تمایل دارد در محدوده همان کانال بالا و پایین برود. به این خطوط اصطلاحاً، خطوط حمایت و مقاومت استاتیک (Static) نیز می گویند. زیرا نمودار فقط به یک حیطه قیمتی خاص واکنش نشان می دهد و قیمتِ آن مقاومت یا حمایت با تغییر زمان مدام تغییر نمی کند. این خطوط با گذشته بازار نیز ارتباط معناداری دارند.

خطوط حمایت و مقاومت روند صعودی

نوع دیگری از خطوط به ظاهر ساده حمایت و مقاومت است که در روند صعودی در نمودار یافت می شود. به این شکل که با وصل کردن دره ها یا قله های نمودار آنها را بدست میاوریم. جوری که انگار قیمت در روند صعودی و رو به رشدش با یک خط نامرئی و فرضی برخورد کرده و از آن پایین تر یا بالاتر نمی رود (مطابق شکل).

این خطوط جزو زیر شاخه های حمایت و مقاومتِ روندی هستند. وقتی خطوط حمایت و مقاومت در روند صعودی موازی هم باشند، تشکیل یک کانال صعودی را داده که قیمت تمایل دارد بیشتر در محدوده همان کانال بالا و پایین رفته و کمتر از آن خارج شود. نام دیگر این خطوط، خطوط حمایت و مقاومت داینامیک (Dynamics) است، زیرا قیمت مدام با تغییر زمان در حال حرکت است.

خطوط حمایت و مقاومت روند نزولی

برعکس روند صعودی، این خطوط به صورت تکی یا هر دو با هم در روند نزولی تشخیص داده می شوند. اگر موازی با هم باشند، تشکیل یک کانال نزولی می دهند که مانع از خروج قیمت از این کانال می شوند. این خطوط نیز همانند خطوط حمایت و مقاومت صعودی، جزو دسته خطوط روندی محسوب می شوند و خطوط آنها داینامیک هستند.

آموزش رسم خطوط حمایت و مقاومت

ساده ترین خطوط حمایت و مقاومتی که بدون شاخص یا فرمول خاصی می توان به آن رسید، رسم کلاسیک خطوط افقی استاتیک یا خطوط روند داینامیک است. برای این کار تایم فریم مورد نظر خود را انتخاب کرده و حداقل دو پیوت (دو قله یا دو دره) را در نظر گرفته و آنها را به هم وصل می کنیم. هرچه این نقاط واضح تر باشند، ترسیم ما درست تر است. از وصل کردن این قله ها یا دره ها به هم یا خطوط افقی ساده ای بدست می آیند که خطوط حمایت و مقاومت استاتیک محسوب می شوند و یا خطوط روندی نزولی و صعودی می شوند که داینامیک بوده و قیمت با تغییر زمان در آهان تغییر می کند.

هر چه تایم فریم شما بالاتر باشد تشخیص پیوت های بزرگتر و خطوط کلیدی معتبرتر در آن راحت تر است. بهترین کار این است که تایم فریم خود را روزانه یا نهایتاً 4 ساعته انتخاب کنید و خطوط را در آن ترسیم کنید. بهتر است این سطوح کلیدی را در یک تایم فریم بالاتر از آن نیز مشخص کنید. مثلاً این خطوط کلیدی را در تایم فریم هفتگی هم تعیین کنید. از همپوشانی خطوط به دست آمده در تایم فریم های هفتگی و روزانه به نواحی معتبرتری دست خواهید یافت.

رابطه میان تغییرات قیمت و حجم معاملات

مثل معروفی هست که می گوید: “این حجم معاملات است که تغییرات قیمت را به وجود می آورد.” تمایل فروشندگان به این است که در قیمت های بالا بفروشند تا سود بیشتری کنند و تمایل خریداران به این است که در قیمت های پایین بخرند تا بتوانند بیشترین سود را کسب کنند.

میزان حجم معاملات که با اندیکاتور حجم میتوان آن را مشخص کرد، اطلاعات با ارزشی از روند پیش روی سهم و انتظارات سرمایه داران به ما می دهد. هر چه میزان حجم معاملات در نقاط تلاقی با سطوح حمایت و مقاومت بیشتر باشد یا بیشتر شود، انتظارات سرمایه داران بیشتر برآورده شده و روند پیش روی قیمت را بهتر تعیین می کند. این حجم معمولاً در بازارهای پررونق سنگین تر و در بازارهای راکد، سبک تر است.

تشخیص اعتبار خطوط حمایت و مقاومت

عوامل بی شماری در تعیین اعتبار خطوط حمایت و مقاومت در نمودارهای قیمتی موثراند. از جمله آنها:

• تعداد لمس ها (Number of Touches): هر چه قیمت یک خط حمایت و مقاومت را بیشتر لمس کرده و با آن برخورد کرده باشد اما موفق به شکست آن نشود، آن خط از اعتبار بیشتری نزد اهالی بازار برخوردار است و بیشتر مبنای تصمیم گیری های معاملاتی و تحلیل های آنها قرار می گیرد.
• پیشروی های حرکتی قیمت: هر چه حرکات نزولی و یا صعودی قیمت قبل از اینکه به سطح حمایت یا مقاومت برسند با شیب سریع تر و تندتری انجام گیرند، نشان از هیجان و رقابت بیشتری در بازار بوده و اعتبار بیشتری به آن خط حمایت یا مقاومت میدهند و قیمت به آن سطوح واکنش های چشمگیرتری نشان می دهد. برعکس، هر چه حرکات قیمتی آرام و پیوسته باشند، توجه کمتری را جلب می کنند. این مثالی گویا است از اینکه چطور روانشناسی بازار، شاخص های تکنیکالی را هدایت می کنند.
• حجم در برخی قیمت های مشخص: هر چه حجم خرید و یا فروش در یک قیمت مشخص افزایش یابد، خطوط حمایت و مقاومت تشکیل شده در این نواحی از اعتبار بالاتری برخوردارند. این به آن علت است که معامله گران و سرمایه گذاران این سطوح را در خاطر می سپارند و دفعه های بعد نیز این سطوح را انتخاب می کنند تا دوباره از آنها استفاده کنند.
• مثلاٌ وقتی فعالیت و معاملات شدیدی در حجم بالا روی یک سهمی رخ دهد و قیمت سهم بیفتد، فروش های زیادی صورت می گیرد. اگر دوباره قیمت به آن سطح برگردد، معامله گران ترجیح می دهند از ریسک احتمالی جلوگیری کرده و به راحتی معامله خود را بسته و از آن خارج شوند تا اینکه مثل سری قبل در آن سطح کلی از سرمایه خود را از دست دهند.
• زمان: زمان یکی از فاکتورهای بسیار مهم در تشخیص اعتبار خطوط حمایت و مقاومت است. اگر یک خط در بازه زمانیِ طولانی، مدتی آزمایش شده باشد و شکستن آن در طول زمان نیز سخت بوده باشد، در نتیجه می توان گفت آن خط اعتبار بیشتری دارد.

واژگونی وظایف خطوط (Role Reversal)

«واژگونی وظایف» یا همان Role Reversal به پدیده ای در بازارهای مالی گفته می شود که نقش مقاومت ها و حمایت های بازار عوض شود. یعنی مقاومتی که شکسته شده به یک حمایت جدید بدل شده و حمایت شکسته شده تبدیل به یک مقاومت جدید در بازار شود. این اتفاق تنها زمانی رخ می دهد که بازار یک سطح مقاومت یا حمایت کلیدی و معتبر را بشکند و سپس یک پولبک به آن سطح بزند. پولبک (Pull Back) به شرایطی گفته می شود که قیمت پس از شکست تمایل دارد به همان جا و قیمت قبلی ای که از آن آمده است بازگردد.

Role Reversal زمانی معتبر محسوب میشود که سطح حمایتی یا مقاومتیِ شکسته شده بتواند از بازگشت قیمت به قیمتِ قبل از شکستش جلوگیری کرده و به شدت جلوی پولبک انجام شده را بگیرد. این پدیده، نتیجه مستقیم رفتارهای احساسی و انتظارات ذهنی معامله گران بازار است و ریشه آن را باید در پدیده های روانشناختی بازار بررسی کرد.

کلام آخر اینکه، هر چه بیشتر در تشخیص این خطوط مهارت کسب کرده باشید، فرصت های بهتری را در بازار شناسایی خواهید کرد. فقط مسئله مهمی که در یک معامله اهمیت دارد این است که تمام تکیه خود را بر این خطوط و سیگنالهایی که آنها به شما می دهند قرار ندهید و فاکتورها و الگوهای دیگری چون الگوهای شمعی را نیز در نظر بگیرید تا ریسک معامله خود را به حداقل رسانده و مطمئن تر وارد معامله شوید.